عشق و امید

سلام بر همگی ممنون از همه شما که به وبلاگ من سر میزنید این وب تمام مطالبش یه مخاطب خاص داره .

 
 

دلم تاپ تاپ میزنه
ارسال شده در دو شنبه 25 ارديبهشت 1391برچسب:, - 2:42

 

دلم تاپ تاپ میزنه

نفسم در نمیاد

میخواهم ببینمش

ولی خیلی دوره, دوره دور

اما میدونم قلبامون نزدیکه

دنیا عجیبه و زیبا

میدونم هر کس جای من بود این حس رو جای عاشقی میگرفت

اما رفیق میدونی این حس یه دوست داشتنه قویه

یه حس خوب که شاید اگر بیشتر کنار هم می بودیم قوی  تر میشد

اما رفیق بدون این حس رو به هزارتا عاشقی نمیدم

چون خالصانه تره

و خودخواهی کمتر داره

رفیق دوستت دارم

یادت نره یه دوست داشتن ساده و قوی

 

( این مطلب رو 3اسفند90 نوشتم و به توصیه رفیق به این وبلاگ منتقلش کردم)

 


نويسنده عاشق

 


آغوش تو....
ارسال شده در یک شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, - 21:18

 

 

آرام باش, ما تا همیشه مال همیم, همیشه عاشق و یار همیم

 

آرام باش عشق من , تو تا ابد در قلبمی , تو همه ی وجود منی

 

بیا در اغوشم,  جایی  که همیشه از آن توست, جایی که می خواهم سرچشمه آرامشت باشد

 

آغوشم را باز کرده ام برایت, تشنه برای بوسیدن لب هایت

 

بگذار لبهایت را بر روی لبانم, حرفی نمیزنم تا سکوت باشد بین من و تو و قلب مهربانت

 

دستم درون دستهایت, یک لحظه رها نمیشود تا نرود حتی یک ذره از گرمای دستان لطیف تو

 

محکم تو را در آغوشم می فشارم, آرزو میکنم لحظه مرگم همینجا باشد,  همین آغوش مهربانت

 

چه گرمایی دارد تنت عشق من, رها نمیکنم تو را تا همیشه باشی در کنار قلب من

 

قلب تو میتپد و قلب من با تپشهای قلبت شاد است, هر تپشش فریاد عشق و پر از نیاز است

 

آرامم, میدانم اینک کجا هستم, همانجایی که همیشه آرزویش را داشتم, همانجایی که انتظارش را میکشیدم و هر زمان خوابش را میدیدم آن خواب برایم یک رویای شیرین بود

 

در آغوش عشق, بی خیال همه چیز, نه میدانم زمان چگونه و نه میدانم در چه حالی ام

 

تنها میدانم حالا از این بهتر نمیشود, گرمای هوس نیست این آتش خاموش نشدنی آغوش پاکت

 

عشق است که اینک من و تو را به این حال و روز انداخته,

 

عشق است که اینک مارا به عالمی دیگر برده,

 

عشق است که من و تو را نمیتواند از هم جدا کند, هیچگاه

 

خیلی آرامم, از اینکه در آغوشمی خوشحالم

 


نويسنده عاشق

 


یادگاری
ارسال شده در یک شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:, - 1:38

به دیدنم ک میایی

عروسکی بیاور

نه اینکه هنوز کودکم

نه این که از چیزهای فانتزی خوشم میاید

تنها برای اینکه

وقتی کنارم نیستی در اغوش بگیرمش به یادت

ما که هر روز هم دیگر را نمی بینیم

من از این فاصله ها بیزارم 

من تو و عشق تو رو کم دارم

میشود این فاصله ها تمام شود؟

منو تو ما شویم؟


نويسنده عاشق

 


Shall we dance
ارسال شده در سه شنبه 12 ارديبهشت 1391برچسب:, - 19:11

 

دلم میخواد در این دنیا رقصی زیبا داشته باشیم

با تو

میگن رو صحنه زندگی دو نفره برقصید

شاید پات پیچ خورد و افتادی

باید کسی باشه ک دستتو بگیره

کسی باشه کمکت کنه بلند بشی

تو رقص بلدی راستی؟


نويسنده عاشق

 


ای دل کمی آرام بگیر می آید
ارسال شده در سه شنبه 12 ارديبهشت 1391برچسب:, - 1:8

 

نمی داند چه میکشم

نمی داند بغضش را حتی از هزارها کیلومتر حس میکنم

نمی داند دردش درد من است

میدانم عاشق است اما کاش میدانست در دلم چه خبر است

دوستت دارم و عاشقت هستم که نباید از زبان بیرون آید

میداند به او نخواهم گفت تا خودم درک نکنم

اما فراموش کرده است که عشق یعنی حس کردن حالش وقتی به دروغ میگوید خوبم

خسته شدم از بس نشستم پشت این جعبه جادو و زل زدم به چشمانش

کی میشود دوباره دستانش را بگیرم

کی میشود در آغوش بگیرمش و بگویم من هستم نگران هیچ مباش


نويسنده عاشق

 


نگاه تو
ارسال شده در دو شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب:, - 7:31

 

گوش کن!
جاده، صدا میزند قدم های تو را
چشم تو زینت تاریکی نیست
پلک ها را بتکان،کفش به پا کن، و بیا و بیا تا جایی
که پر ماه،به انگشت تو هشدار دهد
و زمان روی کلوخی بنشیند با تو!
و مزامیر شب اندام تو را
مثل یک قطعه ی آواز به خود جذب کند
پارسایی است در آنجا که تو را خواهد گفت:
"بهترین چیز رسیدن به نگاهی است که از حادثه ی عشق تر است"


نويسنده عاشق

 


راه
ارسال شده در دو شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب:, - 7:1

 

منو  تو کنار هم

قدم به قدم

دست تو دست

نگاهم به چشمان توست فقط

میدانم نیازی به نگاه کردن به جلوی پایم نیست تو مرا نگاه داری

میدانم این مسیر را هرگز دوباره تنها نخواهم رفت

میدانم هرگز تنها نخواهم بود...


نويسنده عاشق

 


فقط به خاطر تو
ارسال شده در جمعه 1 ارديبهشت 1391برچسب:, - 19:36

آخر یه روز دق میکنم فقط به خاطر تو
دنیا رو عاشق میکنم فقط به خاطر تو
شب به بیابون می زنم فقط به خاطر تو
رو دست مجنون می زنم فقط به خاطر تو
تو نمی خوای بیای پیشم فقط به خاطر من
من ولی سرزنش می شم فقط به خاطر تو

عشق تو پنهون میکنی فقط به خاطر من
من دلم و خون می کنم فقط به خاطر تو
از دور تماشا میکنی فقط به خاطر من
من دل و رسوا میکنم فقط به خاطر تو
از خوبیات کم میکنی فقط به خاطر من
رشته رو محکم می کنم فقط به خاطر تو
تو خودت رو گم میکنی فقط به خاطر من
من خودم رو گم میکنم فقط به خاطر تو
شعله رو خاموش میکنی فقط به خاطر من
شب رو فراموش میکنم فقط به خاطر تو

تو خنده هات غم میزنی فقط به خاطر من
دنیا رو بر هم میزنم فقط به خاطر تو
یه روز می شم بی آبرو فقط به خاطر تو
قربونی یه جست و جو فقط به خاطر تو
تو ام یه روز می ری سفر فقط به خاطر من
خیره می شن چشام به در فقط به خاطر تو
به من تو میگی دیوونه فقط به خاطر من
جملت به یادم می مونه فقط به خاطر تو
تو من و بیرون میکنی فقط به خاطر من
قلبم رو ویرون میکنم فقط به خاطر تو
میگی از سنگ دلت فقط به خاطر من
یه عمره که تنگه دلم فقط به خاطر تو
تو گفتی عاشقی بسه فقط به خاطر من
دنیا واسم یه قفسه فقط به خاطر تو
می ری سراغ زندگیت فقط به خاطر من
من می سوزم تو تشنگیت فقط به خاطر تو
تو میگی عشق یه عادته فقط به خاطر من
دلم پر شکایته فقط به خاطر تو
میگیری از من فاصله فقط به خاطر من
دست میکشن از هر گله فقط به خاطر تو
تومیگی از اینجا برو فقط به خاطر من
رفتم به احترام تو فقط به خاطر تو

رد میشی از مقابلم فقط به خاطر من
مونده سر قرار دلم فقط به خاطر تو
ناز میکنی برای من قفط به خاطر من
من میشینم به پای تو فقط به خاطر تو
نیستی کنار پنجره فقط به خاطر من
دل نمی تونه بگذره فقط به خاطر تو
تو من رو یادت نمیاد فقط به خاطر من
دلم کسی رو نمی خواد فقط به خاطر تو
می گذری از گذشته ها فقط به خاطر من
می رم توی نوشته ها فقط به خاطر تو
تو منو تنها می ذاری فقط به خاطر من
من خودم رو جا میذارم فقط به خاطر تو
دل رو گذاشتی بی جواب فقط به خاطر من
یه عمر میکشم عذاب فقط به خاطر تو
دلت شکسته می دونم فقط به خاطر من
منم یه خسته می دونی فقط به خاطر تو

آخر ازم جدا شدی فقط به خاطر من
من مشغول دعا شدم فقط به خاطر تو


نويسنده عاشق